مطالعات محققان در دانشگاه محقق اردبیلی نشان میدهد که هوش مصنوعی تنها یک ابزار تکنولوژیک نیست، بلکه به یک مؤلفه کلیدی در فرآیند خلق ارزش در بازاریابی بدل شده است.
در دنیای امروز که فناوری هوشمند به بخش جداییناپذیر زندگی تبدیل شده، ردپای آن را میتوان در بسیاری از عرصهها دید؛ از حملونقل و سلامت گرفته تا بازاریابی و فروش. ورود هوش مصنوعی به حوزه بازاریابی، شکل تازهای از تعامل با مشتریان را رقم زده و تصمیمگیریهای تجاری را دگرگون کرده است.
به گزارش آیوخبر، هوش مصنوعی مفهومی است که نخستینبار در دهه ۱۹۵۰ برای توصیف ماشینهایی به کار رفت که قابلیت تفکر مشابه انسان داشتند. با گذر زمان، این فناوری پیشرفتهای چشمگیری کرد و امروزه سیستمهایی توسعه یافتهاند که میتوانند یاد بگیرند، تحلیل کنند و حتی تصمیم بگیرند. در حوزه بازاریابی، این توانمندی به شرکتها کمک میکند تا نیازهای مشتریان را دقیقتر بشناسند، تجربهای شخصیسازیشده ارائه دهند و در نتیجه، عملکرد و سودآوری خود را ارتقا دهند.
هرچند استفاده از هوش مصنوعی در صنایع فنی و مهندسی مسبوق به سابقه است، اما ورود آن به حوزههایی چون بازاریابی و علوم اجتماعی پدیدهای نوپاست. اکنون با دسترسی وسیع به دادههای کاربران از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی، بازاریابان میتوانند رفتار مصرفکنندگان را با دقتی بیسابقه تحلیل کنند. با این حال، مطالعات علمی جامع درباره تأثیر واقعی این فناوری در بازاریابی هنوز محدود است.
در همین راستا، دکتر قاسم زارعی، دانشیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه محقق اردبیلی، به همراه دو تن از پژوهشگران همکار، تحقیقی علمی انجام دادهاند تا بهصورت نظاممند پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی بینالمللی را شناسایی و ارزیابی کنند. این پژوهش با ترکیبی از روشهای کیفی و کمی طراحی شده؛ در مرحله اول، مصاحبههای عمیق با کارشناسان و بررسی منابع علمی انجام شده و در مرحله دوم، با استفاده از پرسشنامه از مدیران بازاریابی و فناوری اطلاعات دادههای مورد نیاز گردآوری شده است.
نتایج این تحقیق، ۹ دسته کلان از آثار هوش مصنوعی در بازاریابی را معرفی میکند که در مجموع، شامل ۵۰ پیامد مشخص و کاربردی هستند. بر اساس یافتهها، استفاده از فناوریهای هوشمند میتواند به افزایش رضایت مشتریان، حفظ مخاطبان ارزشمند، پیشبینی دقیقتر میزان فروش و تصمیمگیریهای بهتر در حوزه قیمتگذاری کمک کند. علاوه بر این، شرکتها قادر خواهند بود با تحلیل دادههای حجیم، خدماتی شخصیسازیشده ارائه دهند و در رقابت بازار عملکرد مؤثرتری از خود نشان دهند.
پژوهش مذکور تأکید دارد که هوش مصنوعی تنها یک ابزار تکنولوژیک نیست، بلکه به یک مؤلفه کلیدی در فرآیند خلق ارزش در بازاریابی بدل شده است. از چتباتها گرفته تا الگوریتمهای یادگیری ماشینی، تحلیل صوت و تصویر، و سامانههای تصمیمیار خودکار، همگی در حال بازتعریف نحوه تعامل برندها با مشتریان هستند. این فناوریها میتوانند خطاهای انسانی را کاهش دهند، سرعت پاسخگویی را افزایش دهند و پیامهای بازاریابی را هدفمندتر منتقل کنند.
همچنین، هوش مصنوعی نقش مهمی در زمینههایی چون مدیریت زنجیره تأمین، تحلیل رفتار بازار، طراحی محصولات جدید، قیمتگذاری هوشمند، ارتقای امنیت دادهها و کاهش اتلاف منابع دارد. به بیان دیگر، کسبوکارهایی که به درستی از این ابزارها بهره ببرند، میتوانند بازاریابی خود را از شیوهای سنتی به یک سیستم هوشمند، دقیق و قابل رقابت در سطح جهانی تبدیل کنند.
دستاوردهای این تحقیق در قالب یک مقاله علمی-پژوهشی در فصلنامه معتبر «پژوهشهای مدیریت در ایران» وابسته به دانشگاه تربیت مدرس منتشر شده است؛ نشریهای که به انتشار جدیدترین مباحث مدیریتی و اقتصادی در کشور میپردازد.